محصول دیجیتالی
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)
محصول دیجیتالی

فونت انگلیسی جنیفر (Jenifer)

۱۳٫۰۰۰تومان
اضافه به سبد خرید

فونت استایلیش مدرن و زیبا

فونت مدرن و خوش‌سبک جِنیفِر یک فونت کانتمپروری و معاصر متعادل با حروف سریف مجلل، منحصربه‌فرد و همه‌کاره است که می‌توانید با انتخاب گزینه‌های جایگزین آنها، به راحتی در چند ثانیه به هر نوع تنوع و شکل منحصربه‌فردی دست پیدا کنید. این یک فونت نمایشی سریف با کنتراست متوسط است که برای پروژه‌های برندسازی، لوگو، طراحی‌های عروسی، پست‌های رسانه‌های اجتماعی، تبلیغات، بسته‌بندی محصولات، طراحی محصولات، لیبل، عکاسی، واترمارک، دعوت‌نامه، لوازم‌تحریر و هر پروژه دیگری که با خوانایی بالا ساخته می‌شود، ایده‌آل است.

محتویات:

  • فونت جِنیفِر (OTF/TTF/WOFF/WOFF2)

  • مجموعه کاراکتر A-Z

  • اعداد و علائم نگارشی

  • کاراکترهای دارای لهجه یا اَکسِنت (اروپای غربی)

  • قابل استفاده روی رایانه شخصی و مک

توصیه به استفاده از ادوبی ایلاستریتور یا ادوبی فتوشاپ می‌شود.

امیدوارم از این فونت استایلیش مدرن لذت ببرید :)

  • ضمیمه: فونت وب

  • طبقه‌بندی: سریف

  • فاصله‌گذاری: نرمال

  • اندازه بهینه: هر اندازه‌ای

  • مجوز تجاری: دارد

نقل‌قول پُستانه :)

روزی روزگاری مرد فرزانه‌ای بود که برای نوشتن به دریا می‌رفت. او عادت داشت قبل از شروع کارش در ساحل قدم بزند.

روزی، همانطور که در امتداد ساحل قدم می‌زد، به پایین ساحل نگاه کرد و انسانی را دید که مانند رقاصی حرکت می‌کرد. او با گمان به کسی که برای روز می‌رقصید، با خود لبخندی زد و به همین دلیل، برای رسیدن به او سریعتر راه رفت.

وقتی نزدیکتر شد، متوجه شد که آن فرد مرد جوانی است و کاری که او انجام می‌داد اصلاً رقصیدن نبود. مرد جوان به ساحل نزدیک می‌شد، اجسام کوچکی را برمی‌داشت و آنها را به دریا پرتاب می‌کرد.

او باز هم نزدیکتر شد و صدا زد: "صبح بخیر! میتوانم بپرسم چه کار می‌کنید؟"

مرد جوان مکث کرد، نگاهی بالا انداخت و پاسخ داد: "ستاره‌های دریایی را به دریا می‌اندازم."

مرد فرزانه که کمی متعجب شده بود پرسید: "باید بپرسم، چرا ستاره‌های دریایی را به دریا می‌اندازی؟"

در پاسخ به این، مرد جوان گفت: "خورشید بالا آمده است و جزر در حال عقب نشینی است. اگر آنها را داخل آب نیندازم، خواهند مرد."

با شنیدن این حرف، مرد فرزانه گفت: "اما مرد جوان، آیا متوجه نیستی که کیلومترها ساحل وجود دارد و در هر کیلومتری ستاره دریایی وجود دارد؟ تو نمی‌توانی تفاوتی ایجاد کنی!"

در این هنگام، مرد جوان خم شد، ستاره دریایی دیگری را برداشت و آن را به دریا پرتاب کرد. همانطور که به آب برخورد کرد، گفت:

"برای آن یکی، این کار فرق کرد."

- لورن آیزلی